به گزارش ایران اکونا به نقل از خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «ترجمه» این واژه پنج حرفی بزرگترین آسیب ادبیات کودک و نوجوان از ابتدای دهه 90 تاکنون بوده است، آمار نشر کتاب کودک و نوجوان در سال 1402 در حوزه کودک و نوجوان حکایت از انتشار 13 هزار و 285 عنوان کتاب تألیفی و 9 هزار و 603 عنوان ترجمه دارد، فاصله میان تألیف و ترجمه در سال 1402 نسبت به سال ما قبل آن، کاهش پیدا کرده است، چرا که در سال 1401، 12 هزار و 475 عنوان کتاب منتشره تألیفی و 7 هزار و 488 عنوان ترجمه بوده است. این وضعیت قابل تأمل است، چرا که سال به سال ترجمهها با شتاب بیشتری فاصله خود را با تالیف کاهش میدهند.این موئرد توجه مسئولان نظام نیز بوده است.
«بنده بر کتاب کودک و نوجوان هم تأکید دارم؛ خوشبختانه دیدم در چندین غرفه بر این مسئله کار شده و باز تأکید میکنم برای کودکان و نوجوانان هرچه میتوانند کتاب تهیه کرده و ما را از کتابهای بیگانه بینیاز کنند که بتوانیم کتابهای با فرهنگ و جهتگیریهای خودمان را در اختیار نوجوانانمان بگذاریم.»، این بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در بازدید از نمایشگاه کتاب سال گذشته است. رهبر انقلاب بر لزوم غلبه تألیفیها بر ترجمه در حوزه نشر کودک و نوجوان و جهتگیری محتوا بر اساس سبک زندگی ایرانی اسلامی اشاره کردند، موضوعی که حالا یکسال بعد در سی و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران چندان مشاهده نمیشود.
کتاب نوجوان فقیر از تألیف، غنی از ترجمه
این روزها اگر سری به بخش ناشران کودک و نوجوان که در طبقه منفی یک رواق شرقی مصلی جانمایی شدهاند، زده باشید، خواهید دید که حوزه کودک و نوجوان همچنان فقیر از تالیف داخلی و غنی از حوزه در حوزه ترجمه است. نوجوان ایرانی امروز بیش از هر چیز با محتوای رمانهای پرفروش آمریکایی و انگلیسی اخت گرفته است، تا داستانهای ایرانی. قهرمانی ایرانی جایی در ذهن و زبان نوجوان ایرانی این سالها ندارند. این ژانر وحشت، فانتزی، کمیک و البته مانگاست که در دستان نوجوان ایرانی ذهنها را به تسخیر درآورده است.
بررسیها نشان میدهد، بازار کتاب نوجوان ایران هیچگاه به اندازه یک دهه گذشته مسیر آمد و شد کتابهای ترجمه شده نبوده است. انبوه کتابهایی که از این رهگذر وارد بازار نشر ایران میشوند، عمدتاً با در نظر گرفتن صرفه اقتصادی برای ناشر و بازگشت سرمایه او، منتشر شدهاند. در شرایطی که سرمایهگذاری بر کتاب تألیفی برای ناشر پرریسک به شمار میآید، بهترین گزینه انتخاب کتابهایی است که پیشتر امتحان خود را پس داده و توانستهاند مخاطبان آن طرف آب را به سمت خود جلب کنند. در شرایطی که هیچ ضابطه و الزامی برای رعایت حق کپی رایت وجود ندارد، پرداختن حقالترجمه برای کتابی پرمخاطب، مطمئنترین راه برای سرمایهگذاری است. هرچند پیشتر وزارت فرهنگ وعده سامان دادن به این بازار را داده بود، اما ترجمهها همچنان رونق بازار را در دست دارند.
در بررسی بخش کودک و نوجوان سی و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران، آزاردهندهترین وضعیت همین غلبه کتابهای ترجمه بر تالیفیهاست.بسیاری از ناشران حاضر در نمایشگاه علت را شرایط اقتصادی این سالهای نشر میدانند.
کاهش 20 تا 30 درصدی فروش ناشران کودک و نوجوان ایرانی
عبدالعظم فریدون، مدیر انتشارات محراب قلم، در این زمینه به تسنیم میگوید: امسال در نمایشگاه کتاب عمده ناشران به لحاظ ریالی افزایش فروش چندانی را تجربه نکردند، با وجود اینکه قیمت کتاب افزایش یافته است. در عین حال به لحاظ فروش عناوین نیز باز هم کاهش را تجربه کردیم، حدود 20 تا 30 درصد با کاهش فروش عناوین روبرو بودیم این یعنی وضعیت نسبت به سال گذشته افت داشته است.
وی افزایش قیمت کتاب و ضعف اقتصادی مردم را مهمترین عامل در روزگار ناخوش کتاب کودک و نوجوان میداند و میگوید: در نمایشگاه کتاب مجازی مردم اغلب به دنبال خرید کتابهای ارزان قیمت هستند و در این میان محتوا کمترین نقش را در انتخاب یک کتاب برای خرید ایفا میکند.
فریدون با اشاره به غلبه بازار ترجمه بر نشر کتاب کودک و نوجوان تصریح میکند: در این میان ناشران نیز تقصیری ندارند، وقتی تولید یک کتاب کودک و نوجوان با هزینههای چاپ و صحافی و تصویرگری و طرح جلد و ... آنقدر بالا میرود که ناشر برای ادامه حیات چارهای جز روی آوردن به انتشار کتابهای ترجمه و کاهش شمارگان ندارد، دیگر نمیتوان خرده را بر ناشر گرفت.
وی ادامه میدهد: در این شرایط ناشر اگر هم بخواهد نمیتواند به سراغ محتوای خوب برود، چرا که محتوای خوب را نمیتوان سرسری منتشر کرد، نیاز به تصویرگری خوب و چاپ خوب دارد، که هزینهبر است و این هزینه تاثیر خود را روی قیمت تمام شده کتاب میگذارد، در حالیکه در بازار این قیمت توجیه ندارد. انتشار کتابهای ترجمه هزینه پایینتری دارد، برای همین اغلب ناشران به این سمت میروند.
مخاطب ناشر را به دنبال خود میکشد
بررسی کتابهای عرضه شده در بخش ناشران کودک و نوجوان این دوره نمایشگاه گواه این ادعاست که اغلب ناشران برخلاف دهههای 60 و 70 که به دنبال ذائقه سازی برای مخاطب بودند، به دنبال ذائقه و سلیقه مخاطب حرکت کردهاند، و این مخاطب است که تعیین تکلیف در بازار انتشار کتابهای کودک و نوجوان را بر عهده دارد.
فریدون با تأیید این نکته به تسنیم میگوید: بازار کتابهای ترجمه با نگاه و تفکر مخاطب نوجوان بیشتر هماهنگ است تا کتابهای تالیفی، نویسندههای ما نیز به دلایل اقتصادی به این سمت نرفتند که ذائقهسنجی کرده و بر اساس آن تولید محتوا کنند، بنابراین مخاطب بیشتر متمایل به کتابهای ترجمه است.
وی با اشاره به فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم حمایت وزارت ارشاد، آموزش و پرورش و نهادهای دیگر از فعالان بازار نشر کتاب میگوید: سال گذشته نیز رهبر انقلاب و رئیس جمهور بر حوزه کودک و نوجوان تاکید کردند، اما در عمل در فاصله این یکسال ما چیزی را مشاهده نکردیم، نه یک جلد کتابی از ناشران کودک از سوی این نهادها خریداری شد، نه یک جلد کتابی تبلیغ شد، نه ناشری را تشویق کردند.
کتاب خردسال و دست پر ناشران
یکی از نقاط قوت بخش کودک و نوجوان نمایشگاه کتاب جاری، کتابهای خردسال و تاحدودی کودک است، شمار کتابهای چاپ اول در حوزه کودک به نسبت به سال گذشته با افزایشی همراه بوده است، برخی ناشران که در سالهای اخیر به دلایل اقتصادی کمتر به سراغ تالیف تولید در حوزه کودک رفته بودند، امسال دست پر به نمایشگاه آمدند، انتشارات قدیانی در این دوره 250 اثر چاپ اول در حوزه کودک عرضه کرده است.
پیشرفت کیفیت و استاندارد سازی در کتاب خردسال
از سوی دیگر به نظر میرسد که در حوزه خردسال در این دوره برخلاف سالهای گذشته که ناشران در حوزه کمیت متمرکز بودند، توجه به سمت کیفیت و استانداردسازی برای این گروه سنی مخاطب متمرکز شده است.
محمدتقی حقبین ناشر در این زمینه به تسنیم میگوید: در موضوع خردسال تاکنون در کمییت به سر میبردیم و خیلی موارد کیفی و استاندارد برای گروه سنی خردسال جدی گرفته نمیشد، اما امسال تولیداتی به نمایشگاه کتاب تهران آمده است که هم از منظر فکری فوقالعاده است و هم در شیوه انتشار و چاپ، توجه مخاطبان و حتی مهمانان خارجی نمایشگاه کتاب تهران، ناشرانی از اندونزی، عراق و ترکیه را نیز به خود جلب کرده است.
وی ادامه میدهد: ما در حوزه کتاب خردسال پیشرفت قابل توجهی داشتهایم و حتی از کشوری مانند چین نیز در این زمینه جلوتر هستیم. تولید کتاببازیها کتابهایی که همراه با عروسک، بازی فکری و به صورت برشی با مقوای سخت تولید شدهاند، از نکات قوت است.
به نظر میرسد، علیرغم اینکه ما در حوزه مهندسی فیزیکی کتاب در حوزه خرسال توانستیم رشد قابل توجهی در سالهای اخیر داشته باشیم، در حوزه کودک نتوانستهایم تغییری در وضعیت ایجاد کنیم.
تکرار آفت کتابهای کودک
به گفته حقی در این حوزه تکرار بیش از اندازه موجب شده تا با بازاری آشفته روبرو باشیم، این تنها در حوزه ترجمه مشاهده نمیشود، بلکه در حوزه کتاب های تالیفی نیز به اندازهای از تکرار رسیدهایم که صدای ناشران را نیز درآورده است.
وی ادامه میدهد: خلاقیت حلقه گمشده بازار کتاب کودک است، در صورتیکه در کتاب کودک فضا برای تخیل بسیار است، چون هر کس فکر میکند میتواند به این حوزه ورود کند ما شاهد تولید آثاری بیکیفیت، بدون خلاقیت و استاندارد هستیم در صورتیکه این حوزه یک حوزه کاملا تخصصی است، نباید بدون مشاوره سرمایهها و فرصتهای این حوزه را از بین برد.
کتاب نوجوان پاشنه آشیل نمایشکاه کتاب تهران
بررسیها نشان میدهد، امسال نیز به مانند سال گذشته پاشنه آشیل بخش کودک و نوجوان در نمایشگاه کتاب، کتابهای حوزه نوجوان است، در حوزه نوجوان بازار از آنِ ترجمهها است و تألیفیها در اقلیت هستند، این اقلیت بهگونهای است که کمتر اثر جدیدی از نویسندگان یا ناشران در حوزه نوجوان در این دوره عرضه شده است.
در مقابل در بازار ترجمه انواع و اقسام رمانهای مجموعهای و چند جلدی، رمانهای پرفروش آمازون، رمانهای ژانر ترسناک و فانتزی و کمیک استریپها و مانگاها عرضه شدهاند.
اساساً یکی از مهمترین دلایل گسترش مانگا در بازار کتاب، سود اقتصادی خوبی است که برای ناشر بههمراه دارد، این سود اقتصادی موجب شده است بسیاری از ناشران سودجو و کتابساز به این حرفه روی بیاورند، سال گذشته عرضه مانگاها در نمایشگاه نقطه شکست این بخش به شمار میرفت، امسال نیز غرفههای فروش مانگا در نمایشگاه کتاب تهران میعادگاه نوجوانان ایرانی است، البته با یک تفاوت مهم نسبت به سال گذشته.
بومیسازی مانگا اتفاقی بزرگ در بازار کتاب نوجوان
و آن این است که تنها یک ناشر به عرضه مانگاهای ژاپنی و کرهای پرداخته و 3 ناشر فعال در بازار کودک و نوجوان به عرضه نسخه ایرانی شده و بومی شده مانگا پرداختهاند، اتفاقی که در نوع خود جالب توجه است و بارقههایی از امید را در حوزه نوجوان روشن کرده است.
انتشاراتی مانند کمیکا، پینما و یکی دو ناشر دیگر نسخههایی از مانگا را عرضه کردهاند که شخصیتهای ایرانی همچون رستم و سهراب و قهرمانان داستانهای تاریخی را محور قرار دادهاند و حتی در مواردی شخصیتهایی از دفاع مقدس قهرمان مانگاهای داخلی شدهاند.
امروز بر کسی پوشیده نیست که نوجوانان دهه 90 به بعد که از آنها با عنوان نسل زِد نام برده میشود، ذهنی فراختر از نوجوانان دهههای 60 ، 70 و 80 دارد، به گفته یکی از فعالان بازار کتاب، نوجوانان دهه شصتی به دنبال ابرقهرمان بودند، اما ذهن نوجوان امروز تغییر کرده است. او به دنبال فلسفه و چرایی زندگی است. نوجوانان امروز از خواندن رمانهای غربی، مانگاها و ... به دنبال کشف معنای زندگی از فرهنگ شرق است.
حقبین در این زمینه به تسنیم میگوید: تولید مانگای بومی یکی از مزایای بخش کودک و نوجوان نمایشگاه امسال است، که از سوی مخاطب نیز با استقبال خوبی مواجه شده است. مانگا و کمیکاستریپ ژانر خوبی است که جذابیت زیادی برای مخاطب نوجوان دارد و مزایای اقتصادی برای ناشر نیز به همراه دارد.
استفاده از تصاویر ژاپنی نقطه ضعف مانگاهای بومی سازی شده
وی ادامه میدهد: با وجود اینکه بومیسازی این ژانر جای تقدیر دارد، اما یک ایراد مهم نیز وجود دارد و آن استفاده از تصاویر غیر ایرانی و بومی در این کتابهاست، حتی اگر از تصویرگران داخلی نیز استفاده شده باشد، نوع نگاهشان به کار شبیه به همان نسخههای ژاپنی و کرهای است، باید بیشتر روی سبک تصویرگری ایرانی متمرکز میشدند، حتی در فرم صورت و لباس شخصیتها نمیتوان نشانی از ایرانی بودن یافت.
دست خالی ناشران برای نوجوانان مخاطبان جدی کتابخوانی در کشور
حقبین میگوید: پیش از این در بازار کتاب ایران گروه سنی نوجوان مخاطب کتاب نبودند، اما ناشران کتابساز و ناشرانی که کتابهای پرفروش آمریکایی را وارد بازار کتاب ایران کردند، این گروه سنی را به حوزهای قدرتمند برای کتابخوانی تبدیل کردند، بازار کتاب نوجوان از بازارهای جدی کتاب در ایران شده است، و ما یک نیاز جدی برای تولید محتوا در این عرصه داریم. متاسفانه بازار ترجمه در این عرصه غالب است و ناشران نیز گوی سبقت را از هم برای انتشار کتابهای ترجمه این حوزه میربایند، از برخی کتابهای پرفروش فهرست آمازون، در ایران 18 تا 20 ترجمه متفاوت منتشر شده است.
تولید ادبیات کودک و نوجوان با مشکل روبروستعطش مخاطب برای تولید کتابهای کودک با موضوع فلسفه دینی
وی ادامه میدهد: نویسندگان حوزه نوجوان امروز آثار چندان درخوری ندارند، در یک دورهای کانون پرورش فکری با طرح رمان نوجوان امروز آثاری را خلق کرد که قابل توجه بود، اما خیلی زود این شمع خاموش شد، نور تالیف در حوزه نوجوان در برابر چراغ پرفروغ ترجمه بسیار ضعیف است، حوزه هنری، کانون پرورش فکری، انتشارات تربیت و ... باید در انتشار رمان نوجوان پیش قدم شوند، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتواند و باید از این حوزه حمایت جدی کند، اگر ما به حوزه کودک و نوجوان امروز توجه داشته باشیم، آیندگان کتابخوان این کشور را خواهیم ساخت. از استقبالی که نوجوانان امروز به کتاب نشان میدهند، میتوان فهمید که آینده این حوزه مطمئن است.
وی با اشاره به بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه کتاب تهران ادامه میدهد: رهبر انقلاب بر حوزه عرضه کتاب تاکید داشتند، ما در حوزه کتاب کودک در فقر ویترین کتاب به سر میبرمی، وزارت ارشاد امروز در این حوزه باید تلاش جدی داشته باشد، باید در افزایش ویترین و عرضه کتاب خصوصاً کتاب کودک و نوجوان همت داشته باشیم.
آمارهای نشر از دهه 90 به این سو نشان میدهد که فاصله عناوین چاپشده در حوزه تألیف با ترجمه، هرساله کم و کمتر میشود؛ بهطوری که بسیاری از کارشناسان آن را «بیضابطه» و گاه «چمدانی» توصیف کردهاند؛ روندی که بهمرور منجر به فربه شدن جریان ترجمه و بخشی از بدنه نشر و از سوی دیگر، مرگ تدریجی ادبیات بومی شده است. شاید گزاف نباشد اگر مدعی شویم که تاکنون به این اندازه کتاب ترجمهای وارد بازار نشر ایران نشده است؛ کتابهایی که بیضابطه و بدون در نظر گرفتن مسائل زیباییشناسی و ادبی، صرفاً برای جبران خسارتهای واردشده به ناشران مجال ظهور و بروز در بازار را یافتهاند، اما، چرا وزارت ارشاد و نهادهایی چون کانون پرورش فکری کودک و نوجوان در این زمینه وارد میدان نمیشوند؟ چرا اقتصاد همه فکر و ذکر ناشران این حوزه شده است؟ چرا ناشران این حوزه به حای استفاده از تکنولوژیهای جدیدف فکرهای تازه و خلاقیت برای جبران ضرر و زیانهای اقتصادی به دنبال آسانترین راه یعنی همان ترجمه کردن هستند؟ مگر تجربه انتشار رمان نوجوان امروز در کانون پرورش فکری، تجربه محدود انتشار رمانهای طنز دفاع مقدس برای نوجوانان، تجربه انتشار کتابهای کمیک ایرانی و حالا مانگای ایرانی نشان ندادند که مخاطب قهر کرده با کتاب ایرانی را میتوان بر سر ذوق آورد و آشتی داد؟