به گزارش ایران اکونا به نقل از گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در شرایطی که بحران اقتصادی گسترده و عمیق ترکیه را در برگرفته، کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی، در حال بررسی آسیب شناسانه بازار این کشور هستند.
آنان میگویند: ساختار نیمه سنتی اقتصاد ترکیه باعث شده که حتی بزرگترین برندهای اقتصادی این کشور، در برابر شرکتهای بزرگ جهان، حرفی برای گفتن نداشته باشند.
پروفسور دارون عجم اوغلو اقتصاددان برنده نوبل و از ارامنه ترکیه، بارها اعلام کرده که دو مشکل عمده اقتصاد این کشور عبارتند از: عدم انطباق با دنیای فن آوری و بهره وری پایین.
حالا مهمت اوغوتچو از دیپلماتهای سابق ترکیه و از متخصصین برجسته حوزههای انرژی، مطالعات چین و اقتصاد جهان، در یادداشتی تحلیلی، به بررسی این موضوع پرداخته که چرا اقتصاد امروز ترکیه، وضعیت ضعیفی دارد. دیدگاههای این متخصص ترکیه را با هم مرور میکنیم:
غولهای آنها، غولهای ما
اعداد و ارقام، گاهی اوقات به مراتب روشنتر و گویاتر از کلمات هستند. بر اساس تازهترین آمارهای اقتصادی کشور، ارزش 10 شرکت بزرگ و در واقع 10 غول اقتصادی ترکیه 141.5 میلیارد دلار است. در میان این 10 برند بزرگ، این اسامی درخشان را میبینید: ایش بانک، کوچ هلدینگ، ترکیش ایرلاین، شرکت نفتی توپراش، سلاحسازی آسلسان و چند شرکت دیگر. اما همچنان که اشاره شد همه این 10 غول بزرگ، روی هم رفته حتی 150 میلیارد دلار نمیارزند. اما وقتی به صورت مالی اقتصاد جهانی نگاه میکنیم، تصویر به طرز چشمگیری تغییر میکند.
به عنوان مثال، شرکت مشهور انویدیا (Nvidia Corporation) به عنوان سازنده پردازندههای گرافیکی، به تنهایی، 5 هزار میلیارد دلار میارزد! رقم را دوباره مرور کنیم: 5 هزار میلیارد دلار! به عبارت دیگر، یک غول فناوری آمریکایی 35 برابر بزرگتر از مجموع 10 غول برتر ترکیه است.
این فقط مسئله ای مرتبط با حجم و اندازه اقتصادی نیست. مسئله قدرت، اعتماد، نوآوری و چشمانداز است. ارزش بازار معادل پولی، باورِ یک شرکت به مفهوم آینده است. در حالی که این باور در سطح جهانی به غولهای فناوری آمریکا منتقل میشود، ترکیه همچنان معماری اقتصادی سنتی مبتنی بر صنعت، بانکداری، انرژی و ساخت و ساز را حفظ میکند. ولی ارزش بازار ترکیبی 10 غول و شرکت بزرگ جهان، تقریباً 25 هزا میلیارد دلار است!
این فهرست شامل انویدیا، مایکروسافت، اپل، آلفابت، آمازون، متا، برادکام، تسلا، TSMC و برکشایر هاتاوی است. ارزش ترکیبی این 10 شرکت تقریباً 40 برابر تولید ناخالص داخلی (GDP) ترکیه در سال 2024 است.

یک تراشه، گرانتر از یک تانکر نفت
یک بار دیگر لیست بالا را مرور کنیم. خواهیم دید که ویژگی مشترک پنج شرکت برتر در این موضوعات است:
تولید آنها مبتنی بر دادهها، الگوریتمها، هوش مصنوعی، نیمههادیها و معماری ابری است، نه کالاهای ملموس.
با دیجیتالی شدن جهان به لطف این شرکتها، ثروت از تولید فیزیکی به تولید دیجیتال تغییر میکند.
یک تراشه ارزشی بیش از یک تانکر نفت ایجاد میکند.
یک الگوریتم میتواند در عرض چند ثانیه از کل ارزش افزوده یک سایت صنعتی فراتر رود.
این تحول روند بازارهای سرمایه را نیز تغییر داده است.
زمانی، بزرگترین شرکتهای جهان غولهای انرژی، خودرو و صنعتی بودند. امروزه، غولهای داده در صدر قرار دارند. بنابراین، اتکای مداوم ترکیه به «بتن، انرژی، فولاد، سوخت و بانکداری»، عقبماندگی از روح زمانه است.
غولهای ترکیه: قوی اما محدود
شرکتهای بزرگ و گروههای صنعتی پیشرو ترکیه از نظر تاریخی به موفقیتهای خارقالعادهای دست یافتهاند. موفقیت کوچ هولدینگ در بسیاری از زمینهها، از تولید و صادرات گرفته تا استقلال دفاعی و فناوری آسلسان و شبکه جهانی خطوط هوایی ترکیه، غیرقابل انکار است.
با این حال، از نظر ارزش بازار، غولهای ترکیه هنوز در رده متوسط قرار دارند. برای مثال، 141 میلیارد دلار حتی کمتر از نوسان هفتگی اپل است. سرمایهگذاران در ترکیه هنوز بر سود کوتاه مدت، ریسک ارز خارجی، تورم و تحولات سیاسی متمرکز هستند. به همین دلیل، چشمانداز رشد بلندمدت، نه در سطح شرکتها و نه در سطح کشور، وجود ندارد.

جادوی تحقیق و توسعه
با برتری انویدیا در تراشههای هوش مصنوعی، پیشبینی میشود که در سالهای آینده، بیشترین سرمایه جهانی به این حوزه سرازیر شود. هزینه تحقیق و توسعه سالانه این شرکت حدود 17 میلیارد دلار است. ولی کل هزینه تحقیق و توسعه تمام چند صد شرکت فهرست شده در بورس ترکیه، کمتر از 2 میلیارد دلار است! پس تفاوت فقط در پول نیست، بلکه در چشمانداز، آموزش و استراتژی است.
به این ارقام نگاه کنید:
ارزش بازار مایکروسافت 3.8 تریلیون دلار است.
ارزش بازار اپل در محدوده 3.7 تریلیون دلار است.
ارزش ترکیبی این دو شرکت بیشتر از مجموع کل غولهای انرژی و خودروسازی فهرست شده در تمام بورسهای اتحادیه اروپا است. چرا چنین تفاوتی وجود دارد؟
1- ترکیب بخشی: در ترکیه، 7 شرکت از 10 شرکت برتر، صنعتی، انرژی یا مالی هستند ولی 8 شرکت از 10 شرکت برتر جهانی در حوزه فناوری فعالیت دارند. به عبارت دیگر، ما از مدل رشد دارایی-محور و آنها از مدل ذهن-محور، پیروی میکنند.
2- عمق سرمایه: حجم معاملات روزانه وال استریت از 500 میلیارد دلار فراتر میرود. ولی میانگین بورس استانبول حدود 3 میلیارد دلار است. هرچه جریان سرمایه عمیقتر باشد، ارزشگذاریها قویتر است.
3- ثبات و پیشبینیپذیری کلان: نوسانات نرخ ارز، نوسانات نرخ بهره و عدم قطعیت سیاسی، حق بیمه ریسک سرمایهگذاران خارجی را افزایش میدهد. با افزایش ریسک، ارزش بازار کاهش مییابد.
4- تحقیق و توسعه و نوآوری: هزینههای تحقیق و توسعه فقط یک فعالیت آزمایشگاهی نیست، بلکه موضوع اعتماد بلندمدت است. در ترکیه، اغلب پروژههای کوتاهمدت تحت حمایت دولت هستند. بخش خصوصی نیز سهم کمی از بودجه خود را به نوآوری پایدار اختصاص میدهد.
5- سرمایه انسانی و فرار مغزها: ترکیه جوانان آموزشدیدهای در رشتههای مهندسی، مالی و فناوری اطلاعات تربیت میکند، اما نمیتواند آنها را حفظ کند. فرار مغزهای واجد شرایط، پتانسیل را به نفع رقبای جهانی منحرف میکند.
6- حاکمیت شرکتی و اعتماد: سرمایهگذاران بینالمللی به دنبال گزارشدهی شفاف، مدیریت مستقل و قطعیت قانونی هستند. بدون این عناصر، فقط «ارزش دارایی» ایجاد میشود، نه «ارزش برند».
تغییر قوانین بازی
در طول انقلاب صنعتی، ظرفیتِ تولید معیار موفقیت بود. ولی امروزه مقیاس اصلی، نوآوری و سرعت است. حالا غولهای جهانی نه از طریق انباشت سرمایه فیزیکی، بلکه از طریق انباشت سرمایه دیجیتال ارزشگذاری میشوند.
کارخانههای اپل عملاً وجود ندارند و اغلب کارها، برونسپارانه است. با این حال، برند، اکوسیستم و زنجیره نرمافزاری آن میلیاردها دلار را مدیریت میکند. بخش عمده تولید تراشههای انویدیا در تایوان است، با این حال، طراحی، صدور مجوز و کد هوش مصنوعی آن در آمریکا قرار دارد.
قدرت واقعی، نه در تولید، بلکه در طراحی است.
نقاط قوت ترکیه
ترکیه هنوز پتانسیل منطقهای عظیمی دارد. مانند بازار داخلی 85 میلیونی، جمعیت جوان و کارآفرین، مزیت جغرافیایی، زیرساختهای قوی صنعتی و انرژی، روند خودکفایی در فناوریهای دفاعی. با این حال، برای اینکه این ابتکارات به رشد پایدار تبدیل شوند، بازار سرمایه و سیاستهای دولت باید همسو شوند.
غولهای ترکیه ترازنامههای محکمی دارند، با این حال، برای اینکه در سطح جهانی دیده شوند، اصلاحات در سه حوزه اصلی ضروری است:
1- گسترش بازار سرمایه: تسهیل عرضه عمومی، افزایش اعتماد سرمایهگذاران و تسریع دسترسی به صندوقهای بینالمللی ضروری است. مرکز مالی استانبول باید با جریانهای سرمایه شروع به کار کند.
2- سرمایهگذاری در آموزش و تحقیق و توسعه: همکاریهای دانشگاه و صنعت باید تشویق شود. سهم هزینههای تحقیق و توسعه در درآمد ملی باید از 1 درصد به حداقل 3 درصد افزایش یابد. تمرکز بر حوزههایی مانند نرمافزار، انرژی، فناوریهای پزشکی و هوش مصنوعی ضروری است، نه فقط صنایع دفاعی.
3- ثبات کلان و قطعیت حقوقی: سرمایهگذاران خارجی بدون اطمینان از نرخ ارز، نرخ بهره و تورم قابل پیشبینی، استقلال قضایی و برابری رقابتی، ترکیه را از دسته کشورهای با ریسک متوسط خارج نخواهند کرد.
دانشگاههای آمریکا، صندوقهای سرمایهگذاری سیلیکون ولی، برنامههای تحقیق و توسعه وزارت دفاع و فرهنگ نوآوری بخش خصوصی، همگی در ظهور انویدیا نقش داشتند. وقتی کشوری «علم، امور مالی و سیاستهای دولتی» را همسو میکند، شرکتهای تریلیون دلاری ظهور میکنند.
با این حال، در ترکیه، این سه رکن اغلب به صورت جداگانه عمل میکنند:
• سیستم آموزشی در تولید علم شکست میخورد.
• سرمایه فاقد اعتماد و امنیت بلندمدت است.
• بخش دولتی به جای استراتژی دور اندیشانه، بر راهحلهای کوتاهمدت تمرکز میکند.
در نتیجه، ذهنهای خلاق به کشورهای دیگر فرار میکنند، سرمایه به ارز خارجی فرار میکند و شرکتها رشد نمیکنند.

پنج گام واقعبینانه برای فردای ترکیه
1- استراتژی صادرات فناوری: هدف باید اقتصادی باشد که توان صادرات فناوری داشته باشد نه فقط کالا. نرمافزارها، حسگرها و راهحلهای انرژی تولید شده با مهندسی ترکیه باید به برندهای منطقهای تبدیل شوند.
2- انباشت سرمایه محلی: صندوقهای بازنشستگی، شرکتهای بیمه و صندوقهای ثروت باید به سرمایهگذاران داخلی بلندمدت تبدیل شوند. امروزه، 65 درصد از حجم معاملات در بورس استانبول شامل اقدامات سفته بازانه و سودا گرانه کوتاهمدت است.
3- معکوس کردن فرار مغزها: باید آزادی و محیط مناسب برای ایدهها فراهم شود، نه فقط حقوق ماهیانه کلان. باید کاری کنیم که دانشمندان، کارآفرینان و مهندسان جوان، ماندن در کشور خود را ترجیح دهند.
4- انقلاب دیجیتال و تحول سبز: باید خوشههای استراتژیک در زمینههایی مانند هوش مصنوعی، رباتیک، انرژیهای تجدیدپذیر و اقتصاد هیدروژنی ایجاد شوند.
5- ایجاد برندها و روایتها: ارزش جهانی نه تنها از طریق تولید، بلکه از طریق روایت نیز رشد میکند. برندهای ترکیهای باید روایتهایی را نه تنها برای بازار داخلی، بلکه برای جهان ایجاد کنند.
یک غول آمریکایی 5 هزار میلیارد دلار ارزش دارد. اما این ارزش، فقط پول نیست و به معنای نقش آفرینی در سازوکارهای تصمیمگیری جهانی است. قدرت اقتصادی ترکیه، در حال حاضر، نفوذ منطقهای دارد، ولی در سطح جهانی، کافی نیست.
این وضعیت تنها در صورتی میتواند تغییر کند که شرکتها در زنجیره ارزش جهانی ادغام شوند. موفقیت خطوط هوایی ترکیه در آسمان، قابلیتهای دفاعی آسلسان و صادرات فناوری بایکار در این زمینه امیدوار کننده است. اما این نمونهها باید به صدها مورد برسند، نه فقط دهها مورد.
باید بفهمیم که بازی تغییر کرده است. نباید با نگاه رمانتیک و عاطفی دنبال این باشید که «بیایید ما هم یک اپل داشته باشیم». نه. باید به دنبال توسعه مدل خودمان و بازی خودمان باشیم. رسیدن به سطح غولهای جهانی نه تنها به یک تحول مالی، بلکه به یک تحول ذهنی نیز نیاز دارد. چشمانداز ترکیه باید گذار موفقیتآمیز از اقتصاد تولیدی به اقتصاد خلاق باشد.





