به گزارش ایران اکونا به نقل از خبرگزاری مهر، ایرنا نوشت: استقبال از بازگشت ایرانیان مقیم خارج از کشور، طی دهههای اخیر یکی از شعارهای دولتها بوده که سایر مسئولان از مقننه تا قضائی نیز از آن حمایت کردهاند. در همین راستا، لایحه «حمایت از ایرانیان خارج از کشور» از اولین لوایحی بود که از سوی دولت چهاردهم تدوین و به مجلس ارسال شد. این لایحه ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ در هیأت وزیران به تصویب رسید و نیمه مهرماه همان سال برای تکمیل روند تقنین به مجلس ارسال شد.
در این لایحه، موارد متعددی دیده شد که از جمله میتوان به تسهیل تردد ایرانیان بر اساس ایجاد یک سامانه اشاره کرد تا ایرانیان در زمان ورود به کشور نیازی به اخذ ویزا نداشته باشند. همچنین موضوعِ دسترسی ایرانیان خارج از کشور به سامانههای داخلی در این لایحه مورد توجه قرار گرفت.
شریفی یزدی: در دنیا علیه ما تبلیغات میکنند و چهره ناخوشایندی از ایران نشان میدهند. مدام تکرار میکنند که ایران جای زندگی نیست. آب نیست، برق نیست، هیچی نیست، شاید مشکلاتی وجود داشته باشد اما درباره فرصتها، مزایا و حمایتهایی که در کشور برای مهاجران وجود دارد، اطلاعرسانی نمیشود. باید از طریق رسانه به خوبی اطلاعرسانی کنیم که مثلاً امنیت قدم زدن ساعت ۱۱ شب در تهران بیشتر است یا لس آنجلس
پنجم شهریورماه بود که نایب رئیس مجلس از پایان رسیدگی به لایحه حمایت از ایرانیان خارج از کشور در صحن مجلس خبر داد. رسیدگی به این لایحه که دارای ۱۶ ماده بود با تصویب کلیات آن در جلسه روز یکشنبه ۲۹ تیر ۱۴۰۴ در صحن مجلس آغاز شد تا بعد از دریافت مهر تأیید بهارستانیها برای مطابقت با قانون اساسی و شرع در اختیار شورای نگهبان قرار گیرد.
در دوره بررسی لایحه بارها نمایندگان مجلس کارکردهای آن را مورد تأیید و حمایت قرار دادند. «بهنام سعیدی» دبیر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی درباره لایحه حمایت از ایرانیان خارج از کشور به ایرنا گفت: در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه علیه کشورمان، اتحاد و همدلی بسیار محکم و غیرقابل تصوری بین مردم کشورمان و ایرانیان خارج از کشور شکل گرفت و هر فردی با هر دیدگاه و منش سیاسی و حتی آنها که منتقد بودند در کنار نظام و ایران علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی ایستادند. ایرانیان خارج از کشور ظرفیتهای مختلفی در حوزههای اقتصادی، علمی و تجاری دارند که باید با حفظ منافع ملی و مصالح نظام از این ظرفیت استفاده کرد.
در خصوص استفاده از این ظرفیتها و به گفته «مهرداد بائوج لاهوتی» دیگر نماینده مجلس، بسیاری از ایرانیان خارج از کشور به دلیل حس وطن دوستی تمایل دارند در ایران سرمایهگذاری کنند و باید برای آنها شرایط و امکانات لازم فراهم شود که با این لایحه میتوان بخشی از برنامه هفتم توسعه که رسیدن به رشد ۸ درصدی است، عملیاتی کرد.
در ادامه و بنا بر گزارش ایرنا در بیست و پنجم شهریورماه، کمیسیون حقوقی و قضائی مجمع تشخیص مصلحت نظام برخی مواد لایحه حمایت از ایرانیان خارج کشور را مغایر با سیاستهای کلی نظام قانونگذاری دانست. در نهایت روز بیستوسوم مهرماه ایرنا گزارش داد: نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای تأمین نظر شورای نگهبان مصوبه حمایت از ایرانیان خارج از کشور را اصلاح کردند.
با وجود این کشوقوسهای قانونگذاری در این حوزه، لزوم بازگشت سرمایههای انسانی، فکری، اقتصادی، فناورانه و … به کشور موضوعی است که از اهمیت آن کاسته نمیشود. در همین زمینه، بسیاری از رسانهها اواسط ماه گذشته به نقل از وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، از گستردهشدن فرش قرمز از سوی دولت پیش پای ایرانیان خارج از کشور نوشتند.
به گفته «سیدرضا صالحی امیری»، براساس برآوردها بین هفت تا ۹ میلیون ایرانی در خارج از کشور زندگی میکنند اما متأسفانه تاکنون نظام آماری دقیق و سیاستهای منسجم برای ارتباط پایدار با آنان وجود نداشته، این در حالی است که بسیاری از آنان از نخبگان علمی، فرهنگی و اقتصادی جهان بهشمار میروند و ظرفیت قابلتوجهی برای توسعه ملی دارند.
مساله مهم در جذب ایرانیان خارج از کشور، اطلاعرسانی درباره واقعیات ایران است
«علیرضا شریفی یزدی» جامعهشناس درباره پیش نیازهای بازگشت ایرانیان خارج از کشور به پژوهشگر ایرنا میگوید: در همه جای دنیا از مهاجران کشورشان که در کشورهای دیگر هستند استفاده میکنند. بسیاری از آنان میتوانند حتی به شکل پارهوقت به کشور پدری و مادری خود رفت و آمد داشته باشند و با آوردن سرمایه یا هر خدمت دیگری که در تخصصشان هست به توسعه کشورشان کمک کنند. اما بازگشت ایرانیان خارج از کشور به وطن پیش شرطهایی دارد؛ اول از همه باید امنیت اقتصادی و سیاسی آنها تأمین شود یعنی برای بازگشت به کشور احساس امنیت داشته باشند.
دوم اینکه کشور باید ثبات سیاسی داشته باشد، امنیت اقتصادی سرمایهگذاریها باید تأمین شود. در عین حال اقتصاد باشد شفاف باشد، مسائلی مانند فساد و تضاد قوانین مانع بازگشت ایرانیان و سرمایه گذاری آنان در کشور است.
علیرضا شریفی یزدی
پیش شرط دوم برقراری تسهیلات قانونی، اعطای وام و تسهیلات، رفع پیچیدگیهای قانونی و سادهسازی فرآیندهای اداری برای بازگشت به کشور است. باید زمینه فعالیت اقتصادی، ثبت شرکت و کارآفرینی در کشور فراهم شود. این امر به خصوص برای فعالیتهایی در زمینه استارتاپها و فناوریهای جدید که در سالهای گذشته در ایران رشد خوبی داشته است، اهمیت زیادی دارد.
در مورد دانشمندان و محققان نیز باید امکانات فعالیت علمی، آزمایشگاه و امکانات و بستر مدرن برای امور پژوهشی فراهم شود تا بتوانیم از دانش و تخصص ایرانیان خارج از کشور در ایران استفاده کنیم. مساله بسیار مهم دیگر شبکهسازی و ایجاد پلتفرمها و انجمنهای تخصصی است تا زمینه ارتباط با ایرانیان مهاجر را فراهم و بتوانند با نهادهای دولتی و خصوصی از خارج ارتباط برقرار کنند و البته مساله بسیار مهم اطلاعرسانی است؛ موضوعی که متأسفانه در آن خیلی ضعیف هستیم.
به همین علت در دنیا علیه ما تبلیغات میکنند و چهره ناخوشایندی از ایران نشان میدهند. مدام تکرار میکنند که ایران جای زندگی نیست. آب نیست، برق نیست، هیچی نیست، شاید مشکلاتی وجود داشته باشد اما درباره فرصتها، مزایا و حمایتهایی که در کشور برای مهاجران وجود دارد، اطلاعرسانی نمیشود. باید از طریق رسانه به خوبی اطلاعرسانی کنیم که مثلاً امنیت قدم زدن ساعت ۱۱ شب در تهران بیشتر است یا لس آنجلس.
ندری: مداخلات دولتی در اموری مانند تعیین حقوق و دستمزد کارگران، بر انگیزههای مهاجرت تأثیر میگذارد. در این شرایط نه تنها ایرانیان خارج از کشور برنمیگردند و سرمایههای خود را به کشور نمیآورند بلکه حتی ایرانیان داخل کشور نیز انگیزهای برای سرمایهگذاری و کار بیشتر ندارند
شریفی یزدی ادامه میدهد: برای تشویق ایرانیان به بازگشت کارهای زیادی میشود انجام داد. میتوانیم نخبگان و افراد صاحبنظر حوزههای مختلف مثلاً فیزیک، شیمی یا پزشکی را شناسایی و به صورت هدفمند از آنان دعوت کنیم و همزمان مراکز پژوهشی و کارآفرینی برای همکاری و نوآوری ایجاد کنیم. این مراکز را به ایرانیان متخصص در خارج کشور مرتبط کنیم تا بتوانند پروژههای مشترک تعریف کنند و بتوانیم از توان ایرانیان خارج از کشور بیشتر استفاده و امکان اینکه سالی یک یا دو ماه به ایرانیان بیایند و برگردند را برایشان فراهم کنیم.
اقدام دیگری که میتواند به تشویق مهاجران ایرانی برای بازگشت به کشور کمک کند، ایجاد یک نظام پاداش و انگیزه است، مثلاً میتوانیم جوایزی تعریف کنیم، مثل جایزه چهرههای ماندگار که زمان ریاست دکتر لاریجانی در صدا و سیما تعریف شده و تأثیرگذار بود. به این ترتیب میتوانیم ایرانیان موفق و صاحبنام خارج از کشور را ترغیب کنیم به ایران بیایند و زمینه همکاری آنها در کشور فراهم شود. تعامل ایرانیان متخصص در خارج از کشور با شرکتهای خصوصی در داخل و ایجاد یک زنجیره همکاری بین نهادهای غیردولتی با آنان نیز در این زمینه بسیار تأثیرگذار است.
همه این اقدامات در صورتی امکانپذیر است و به نتیجه میرسد که یک شرط مهم و اساسی برقرار باشد و آن تقویت آزادیهای مدنی در کشور است؛ کاری که از اواسط دهه هفتاد تا حدی شروع شده بود و بعد از آن در دولتهای بعدی خیلی مورد توجه مسئولان قرار نگرفت.
آمارهای مختلفی درباره تعداد ایرانیان خارج از کشور بیان میشود؛ از ۶ تا ۱۰ میلیون آمارها مختلف است، نمیدانم کدام آمار درست است اما اگر بتوانیم با این اقدامات فقط ۱۰ درصد ایرانیان خارج از کشور را جذب کنیم و به کشور بازگردانیم، توانستهایم ۶۰۰ هزار ایرانی متخصص، سرمایهدار و نیروی ماهر را به کشور بیاوریم، آنان میتوانند کمک کنند که مشکلات کشور کم شود و چرخ اقتصاد بهتر بچرخد اما شرط اساسی آن به رسمیت شناختن آزادیهای فردی است.
اول جلوی مهاجرت از کشور را باید بگیریم
«کامران ندری» کارشناس مسائل اقتصادی نیز به این پرسش که الزامات و پیششرطهای بازگشت ایرانیان خارج از کشور به وطن چیست، چنین پاسخ میدهد: قبل از هر برنامهریزی و اقدامی برای بازگشت ایرانیان خارج از کشور، باید کاری کنیم ایرانیانی که اکنون در کشور هستند به خارج نروند و اگر توانستیم در جلوگیری از مهاجرت و خروج ایرانیان از کشور موفق باشیم در مرحله بعد باید برای بازگشت ایرانیان به کشور اقدام کنیم. متأسفانه شرایط به گونهای است که بسیاری از ایرانیان حتی کارگران ساده نیز در داخل کشور نمیمانند و به خارج میروند. به همین علت بسیاری از بنگاههای اقتصادی برای پیدا کردن نیروی کار ساده هم با مشکل مواجه هستند.
کامران ندری اقتصاددان
عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) میافزاید: دلیل خروج نیروهای کار از کشور نیز کاملاً روشن است. وقتی یک کارگر ساده در کشور بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ دلار در ماه حقوق میگیرد، در حالی که میتواند به کشورهایی مثل عراق یا امارات برود، در آنجا کار کند و حداقل ۷۰۰ تا ۸۰۰ دلار درآمد داشته باشد، مشخصاً انگیزههایش برای ماندن تحت تأثیر این واقعیات قرار میگیرد. مداخله دولتی در تعیین حقوق و دستمزد کارگران نیز به این مساله دامن زده است.
در این شرایط نه تنها ایرانیان خارج از کشور برنمیگردند و سرمایههای خود را به کشور نمیآورند بلکه حتی ایرانیان داخل کشور نیز انگیزهای برای سرمایهگذاری و کار بیشتر ندارند. گزارش جدید مرکز آمار نیز به روشنی نشان میدهد که جدا از اینکه رشد اقتصادی منفی است بلکه سرمایهگذاری جدید در کشور نیز به شدت کاهش پیدا کرده است.
مسائل و دلایل مهاجرت ایرانیان و اینکه چرا ایرانیان خارج از کشور بر نمیگردند، بسیار پیچیده و چند وجهی است و جنبههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارد. بنابراین در این شرایط نه تنها جذابیتی برای بازگشت ایرانیان خارج از کشور وجود ندارد بلکه جلوی مهاجرت ایرانیان به خارج را هم نمیتوان گرفت. شرایط به گونهای نیست که ایرانیان داخل کشور را هم به فعالیت و سرمایهگذاری بیشتر تشویق کرد.
قبل از هر کاری باید تورم را در داخل کشور برای ایرانیان حاضر در کشور مهار کنیم تا رشد قیمت کالاها، ایرانیان را غافلگیر و شوکه نکند. متأسفانه ریسکهای سیاسی هم مانع دیگری برای بازگشت ایرانیان به کشور است. فضای اجتماعی در ایران و آزادیهای فردی نیز باید به گونهای باشد که ایرانیان خارج از کشور آن را بپذیرند و مطلوب آنان باشد در غیر این صورت حاضر نیستند که به کشور برگردند.







